تاریخچه:

دکتر مهدی گلشنی در سال 1374 گروه فلسفه علم را در دانشگاه صنعتی شریف بنیان نهاد. آشکار ساختن  روابط مغفول میان علم و فلسفه و نیز برقراری تعامل هوشمندانه میان علم و دین از اهداف اصلی تأسیس این گروه بوده است. بدین سان، گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف، اولین واحد آکادمیک در ایران بود که به هدف بررسی رابطه علم و دین و فلسفه تأسیس گردید؛ هر چند دانشگاه های مهم صنعتی جهان از چندین دهه قبل بخش هایی با این اهداف را تأسیس کرده بودند.  

این گروه دوره های کارشناسی ارشد را سالانه به صورت منظم برگزار کرده است و بسیاری از  فارغ التحصیلان آن موجب پیدایش و یا رشد گروه های فلسفی مشابه در کشور شده اند. گروه فلسفه علم در دانشگاه امیر کبیر و پژوهشکده فلسفه تحلیلی در پژوهشگاه دانش های بنیادی از این دسته به شمار می روند. همچنین از سال 1386 برگزاری دوره های دکتری فلسفه علم و فناوری  در این واحد آغاز شده و اجرای این برنامه نیز به طور منظمی ادامه داشته است. 

گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف، به اقتضای اهداف خودش، علاوه بر فلسفه علم، در حوزه های دیگری مثل متافیزیک، معرفت شناسی، فلسفه فناوری، فلسفه دین، علم و دین، فلسفه فیزیک، فلسفه ذهن و دیگر حوزه های مرتبط، فعالیت آموزشی و پژوهشی دارد.
 

فلسفه علم:

مجموعه ای از تأملات عقلانی در باره علوم تجربی، حوزه «فلسفه علم» را تشکیل می دهد. این تأملات، معناشناسی، معرفت شناسی و متافیزیک علوم تجربی را در بر می گیرد. به عبارت دیگر، فلسفه علم کوشش می کند اولاً، معنای دقیق گزاره های علمی را روشن نماید؛ ثانیاً، دعاوی معرفتی علوم تجربی را ارزیابی نماید؛ به عبارت دیگر این پرسش را پاسخ دهد که «چگونه می توانیم نتایج حاصل از علوم تجربی را از معلومات واقعی بشر محسوب کنیم؟».  وظیفه سوم فلسفه علم، بحث کردن در باره مبانی و لوازم متافیزیکی گزاره های علوم تجربی است. دعاوی علوم تجربی ضرورتاً ساختاری متافیزیکی را می‌طلبند و دانشمندان، به وجه گریزناپذیری، نتایج پژوهش های خود را در قالب‌های متافیزیکی قرار می دهند. فلسفه علم آشکار کردن و ارزیابی این مبانی متافیزیکی را بر عهده دارد. به علاوه دعاوی علمی گاه نتایج متافیزیکی دارند؛ به این گونه که مسائلی فلسفی پدید می آورند که جز با همکاری علم و متافیزیک حل نمی شوند. بدین سان، عقلانیت نظری تعاملی دو سویه میان علم و فلسفه را ایجاب می کند.  

از سوی دیگر، در دوران کنونی، علم و فناوری فارغ از اخلاق و دین، صدمه های خود را نشان داده و محدودیت علم در تأمین سعادت بشر هویدا شده است. این در حالی است که برخی دعاوی علمی، نظیر پیدایش جهان و حیات، با دعاوی دینی ارتباط می یابند و از این رهگذر برخی صاحب نظران علوم جدید در حوزه های مختلف فیزیک و زیست شناسی و علوم اجتماعی شبهاتی را متوجه دین نموده اند. به علاوه فناوری حاصل از علم، در ابعاد مختلف زندگی بشر تأثیر گذار بوده و پرسش های اخلاقی جدیدی را مطرح کرده است. حاصل آنکه عقلانیت عملی و نظری بشر، تعامل «علم و دین و فلسفه»  را ایجاب می کند.  

در دهه های اخیر، عالمان دینی از یک سو و دانشمندان و فیلسوفان از سوی دیگر این نیاز ضروری به تعامل را تشخیص داده اند و امروزه در دانشگاه ها و آکادمی های مختلف جهان بحث های مفیدی میان این سه گروه در جریان است. مهم ترین آکادمی های صنعت و فناوری در جهان، دانشکده های تخصصی مربوط به ارتباطات علم و فناوری و دین و فلسفه را درون خود جای داده اند؛ دانشکده ها و گروههای فلسفه در «انستیتو تکنولوژی ماساچوست، انستیتو تکنولوژی کالیفرنیا، دانشگاه صنعتی ویرجینیا ، دانشگاه استنفورد،آکسفورد ، کمبریج، لیدز» نمونه هایی از این مراکز آکادمیک اند.  این امر نشان از اهمیت مباحث فلسفی و دینی و تأثیر آن در آینده حرکت علم و فناوری در جهان دارد.